به گزارش پایگاه خبری سرمایه ایرانی، در بند دهم سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه، بر تبدیل شدن ایران به مرکز مبادلات (هاب) انرژی منطقه و فعالسازی مزیتهای جغرافیایی-سیاسی ایران تاکید شده و بر همین اساس مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی را برای بررسی این موضوع تدوین کرده است. طبق این گزارش از مهمترین منابع انرژی در جهان میتوان به نفت و گاز اشاره کرد که با وجود افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر اما هنوز بیش از نیمی از تقاضای جهانی را تشکیل میدهد و پیشبینی میشود که در دهههای پیش رو گاز نقش جدی در تأمین انرژی مورد نیاز کشورها خواهد داشت.
ایران نیز به عنوان یکی از بزرگترین دارندگان منابع گازی (۳۲ تریلیون متر مکعب) به عنوان دومین کشور پس از روسیه و ۱۵۸ میلیارد بشکه نفت به عنوان سومین کشور لازم است تا درباره حضور خود در عرصه بین المللی بازنگری کند، رقبا را کنار زده و جایگاه خود را بیش از پیش ارتقا دهد.
چرا باید ایران تبدیل به هاب انرژی شود؟
تبدیل شدن ایران به مرکز مبادلات (هاب) انرژی منطقه از چهار نظر حائز اهمیت است؛ یکی اینکه کشورهای خریدار نفت در سالهای اخیر به دلیل تولید نفت شیل آمریکا و تحریم، وابستگی کمتری به نفت خاورمیانه دارند و درآمد حاصل از صادرات نفت نمیتواند نقطه امنی برای ایران باشد و در کنار آن اهمیت گاز نیز بیشتر شده است، دوم اینکه ایران از نظر جغرافیایی میان بزرگترین کشورهای نفتخیز و بازارهای انرژی قرار گرفته، سوم اینکه ایران با کشورهای همسایه مانند ترکیه و عراق پیوند مناسب سیاسی-اتقصادی-امنیتی دارد و در سالهای اخیر با وجود تحریمها به آنها نفت فروخته است.
چهارم اینکه اگر ایران موقعیت خود را تقویت نکند به تدریج با تغییرات قدرتها در جهان جایگاه ایران تضعیف خواهد شد، از طرفی جنگ روسیه و اوکراین باعث سریعتر شدن تحولات جهان در حوزه انرژی شده و سایر کشورهای رقیب در تلاش برای ارتقا جایگاه خود و تبدیل به هاب گازی هستند و لازم است تا ایران در این زمینه به طور جدی بیندیشد. به طور مثال ترکیه قصد تبدیل شدن به هاب گاز اروپا و اسرائیل در تلاش برای توسعه میادین گازی خود برای صادرات به اروپا است.
ابزارهای ایران برای تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه
ابزارهایی چون تجارت نفت، تجارت گاز طبیعی، تجارت فراوردههای نفتی و تجارت برق میتواند مسیر ایران را برای رسیدن به جایگاه هاب انرژی در منطقه هموار کند، اما میان این چهار مورد گاز از همه نظر بهتر است به این صورت که ایران باید گازی که در کشورهای منطقه مانند ترکمنستان و روسیه مازاد است را خریداری و از آن طرف گاز تولیدی را استخراج کرده و به همراه گاز وارداتی به کشورهای متقاضی صادر کند. طبق برآورد صورت گرفته ایران قادر است در مدت زمان پنج سال ۳۰ میلیارد متر مکعب گاز خریداری و حداقل ۶۰ میلیارد متر مکعب گاز صادر کند.
در زمینههای دیگر نیز ایران قادر است ۳۰۰ هزار بشکه نفت خام یا فراوردههای نفتی با کشورهای حاشیه دریای خزر به خصوص قزاقستان و روسیه تجارت کند. در زمینه تجارت برق نیز حجم تجارت ۳۰ میلیارد کیلووات ساعتی با توجه به کمبود برق کشورهای عراق و پاکستان و مازاد تولید برق روسیه و ترکمنستان و امکان انتقال آن از طریق ایران قابل پیشبینی است.
راهبردهای پیشنهادی برای تبدیل شدن به هاب منطقه
الزامات رسیدن به هاب منطقه میتواند در سه سطح طبقهبندی شود؛ سطح سیاسی، سطح قانونی و سطح اجرایی. مهمترین سطح این الزامات سطح سیاسی است و پیشنهاد میشود کمیتهای تحت عنوان «کمیته راهبری تجارت منطقهای» توسط دولت تشکیل شود و تصمیمهای گوناگون در زمینه انرژی مانند سوآپ و ترانزیت انرژی، صادرات و واردات توسط این کمیته گرفته شود.
در سطح قانونی لازم است تا قوانین لازم جهت آسان شدن تجارت انرژی بخصوص تجارت گاز توسط دولت و وزارت نفت اعمال شود، این قوانین شامل کاهش زمان بازگشت سرمایه در توسعه میادین گازی است که از طریق اختصاص دادن کل درآمد به شرکت توسعهدهنده میدان انجام میشود.
در سطح اجرایی نیز لازم است وزارت نفت و وزارت راه و شهرسازی پایانهها و خطوط لوله انتقال نفت و فرآوردههای نفتی را توسعه دهند و زیرساختهای بانکرینگ تقویت شود.
در این راستا چه کشورهایی برای همکاری با ایران مناسباند؟
در تصویر بالا مشخص است که کشورهای آسیای مرکزی مانند قزاقستان و ترکمنستان ذخایر گاز و نفت زیاد و امکان صادرات کم به دلیل محصور بودن در خشکی دارند و میتوانند در زمینه تهاتر نفت خام و تجارت فرآورده با ایران همکاری کنند. از ترکمنستان در سال ۱۵ میلیارد متر مکعب گاز میتواند وارد شود که با توسعه میادین تا ۳۰ متر مکعب نیز امکانپذیر است.
روسیه نیز یکی از بزرگترین دارندگان منابع نفت و گاز است که تا قبل از جنگ با اوکراین گاز خود را به اروپا صادر میکرد اما اکنون چنین امکانی ندارد، به چین هم نمیتواند صادر کند و باید به سراغ بازارهایی در جنوب و جنوب غرب آسیا برود، ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی خود میتواند خریدار منابع گاز او باشد (۱۵ تا ۳۰ میلیارد متر مکعب) و سپس آنرا به کشورهای همسایه صادر کند چرا که همکاری ایران با او میتواند ایران را برای رسیدن به هاب منطقه یاری کند.
از نظر منابع گازی پس از روسیه ایران در جایگاه دوم و قطر در جایگاه سوم است و به دلیل اشتراک او با ایران در میدان پارس جنوبی میتواند با ایران همکاری کند و گاز خود را به آن صادر کند.
ترکیه، عراق و پاکستان نیز سه کشوری هستند که اکنون محل صادرات گاز ایراناند و با توجه به پیشبینیها در قراردادهای آتی با آنها میتوان شاهد افزایش حجم گاز صادراتی بود.
منبع خبر : سرمایه ایرانی