انتقال مرکز ثقل اقتصادی از غرب به شرق، حرکت به‌سوی جهانی چندقطبی

به گزارش خبرگزاری سرمایه ایرانی، جهان ما در حال تغییر است، در حقیقت قدرت در دنیا در حال جابه‌جایی از تمدن غرب به شرق است، با افول تدریجی آمریکا و همین‌طور کشورهای غربی، قدرت در طول زمان جا به جا می‌شود.

جهان غرب در قرن بیستم در تلاش برای تحمیل سلطه خود در همه عرصه‌های اقتصادی، نظامی، دیپلماتیک و سیاسی بوده است. با این حال، قرن بیست‌ویکم، قرن آسیا است که مهمترین ویژگی آن خیزش کشورهای آسیایی همچون چین و هند به جرگه قدرت‌های بزرگ است. مشخصه‌های اصلی نظم جدید، افول غرب به رهبری آمریکا، ظهور آسیا، پایان سلطه دلار بر جهان و قدرت‌یابی قدرت‌های منطقه‌ای مانند جمهوری اسلامی ایران در یک جهان چندقطبی هم‌راستا با قدرت‌های شرقی روسیه، هند و چین است.

نظریه «انتقال قدرت» که در سال ۱۹۵۸ توسط اورگانسکی، استاد علوم سیاسی دانشگاه میشیگان، مطرح شد، بر این باور است که قدرت‌های بزرگ در طول تاریخ یکی پس از دیگری ظهور می‌کنند، به اوج می‌رسند و در نهایت افول می‌کنند؛ سرنوشتی که برای همه ابرقدرت‌ها حتمی است.

الوین تافلر، نویسنده و اندیشمند آمریکایی، در سال ۱۹۹۰ با انتشار کتابی از «تغییر ماهیت قدرت» سخن گفته و معتقد بود که در عصر حاضر، ماهیت قدرت به‌کلی تغییر کرده و این روند همچنان ادامه دارد. او در کتاب «موج سوم» خود به ظهور یک تمدن جدید اشاره دارد و بیان می‌کند که مواجهه با این تمدن جدید تنها واقعیت روشن زندگی ماست.

اکنون، اقتصاد چین در مقایسه با آمریکا یک ششم بزرگ‌تر شده و این رشد همچنان ادامه دارد، در حالی که اقتصاد آمریکا در حال رکود است؛ چین به سرعت در حال کاهش وابستگی اقتصادی خود به غرب است، در گذشته، چین بزرگترین سهم را در واردات آمریکا داشت، اما اکنون دیگر کشورهای آسیایی در مجموع ۲۵ درصد از واردات آمریکا را تشکیل می‌دهند، که به‌طور تقریبی دو برابر سهم چین است، چین این کاهش وابستگی را با تجارت و سرمایه‌گذاری در کشورهای در حال توسعه در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین جبران می‌کند.

در واقع، می‌توان گفت که از دهه ۱۹۸۰ یک تغییر راهبردی به سمت شرق در فعالیت‌های اقتصادی شروع شده است و با ادامه این وضعیت تا سال ۲۰۵۰، مرکز ثقل اقتصاد جهانی همچنان به سمت آسیا خواهد بود و بین هند و چین قرار خواهد گرفت. تا سال ۲۰۵۰ سه اقتصاد از چهار اقتصاد بزرگ جهان (چین، هند و ژاپن، در کنار آمریکا) آسیایی خواهند بود. بنابراین، نوعی باز توزیع قدرت از غرب به شرق در حال شکل‌گیری است.

چالش‌های ایران در همگرایی اقتصادی با شرق و رقابت قدرت‌های بزرگ در صحنه بین‌المللی

افسانه خسروی، پژوهشگر مطالعات منطقه در گفت و گو با خبرنگار سرمایه ایرانی می‌گوید: چند دهه اخیر شاهد وقوع تحولات عظیم و بلند دامنه‌ای با محوریت اقتصاد در مشرق زمین بودیم که جایگاه بازیگران شرقی را در محیط بین‌الملل دگرگون ساخته است، مناطقی که مد نظر راهبرد نگاه به شرق هستند شامل شرق آسیا با بازیگران مهمی همچون چین، ژاپن و کره جنوبی همچنین هند و پاکستان (و جنوب شرقی آسیا) در نهایت مالزی و روسیه می‌باشند که در حال حاضر رشد و توسعه فزاینده اقتصادی، ارتقا شاخص‌های رشد و ترفیع جایگاه آن‌ها در عرصه معادلات جهانی سبب شده تا این قاره با وجود اینکه تنوع فرهنگی و قومی گسترده، به سوی همگرایی با محوریت اقتصادی خیز بردارد.

وی می‌افزاید: چین به عنوان یکی از بزرگترین غول‌های آسیا در دهه اخیر با سرعت زیادی مسیر جهانی شدن را می‌پیماید که حتی برخی کشورهای غربی نیز به گردپای او نمی‌رسند. جان مرشایمر معتقد است که رشد اقتصادی سریع چین منجر به رویارویی با ایالات متحده خواهد گشت، همچنین چین یک تجدید نظر طلب است که خواستار وضع موجود نیست و تا سال ۲۰۵۰ به سطح بالایی از قدرت می‌رسد.

پژوهشگر مطالعات منطقه با اشاره به نقش ایران در معادلات اقتصادی غرب به شرق خاطرنشان می‌کند: طی دو دهه اخیر یکی از رویکردهای راهبردی جمهوری اسلامی ایران به مناطق فراسوی مرزهای شرقی، جنوب شرقی و شمال شرقی تلاش برای تعمیق مناسبات همگرایانه با بازیگران حاضر در این مناطق است به گونه‌ای که در راستای تأمین منافع و ارتقا ضریب امنیت ملی کشور توجه خاصی به مجرای همکاری و ائتلاف با آنان دارد و این دسته از ائتلاف‌ها چه از طریق تعامل دو جانبه و چه از طریق همکاری‌های جمعی در چارچوب نهادهای همگرایی منطقه‌ای همچون آ. سه. آن، سارک (اتحادیه همکاری‌های منطقه‌ای جنوب آسیا)، اکو، دی هشت و سازمان همکاری شانگهای امکانپذیر است.

خسروی ادامه می‌دهد: خیمه راهبرد نگاه به شرق بر چهار ستون روسیه، چین، هند و مالزی استوار است، روسیه، چین و هند هرکدام مهره‌های بزرگی در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی هستند و طی سال‌های اخیر روند قدرت‌گیری و ارتقا جایگاه را با سرعت چشمگیری پیموده‌اند.

وی می‌افزاید: در شرق می‌توان با مدیریت هوشیارانه روابط، طراحی یک استراتژی کارآمد و استفاده درست از برگ‌های برنده، به همگرایی پایداری دست پیدا کرد که تأمین کننده منافع و امنیت متقابل باشد، کشورهای شرقی در روابط بین‌المللی عملکرد قابل دفاع تری داشته‌اند؛ اقتصاد ایران برای رسیدن به سطح مطلوبی از توسعه و نیل به افق سند چشم‌انداز، لازم است هرچه سریع‌تر بر مبنای یک مدل کارآمد، متحول و بازسازی شود.

پژوهشگر مطالعات منطقه بیان می‌کند: اگر چین به رشد اقتصادی خود همچنان ادامه دهد آمریکا مجبور است بر مهار رقیب شرقی خودش ادامه دهد؛ آمریکا تلاش دارد به سیاست سلطه جهانی خود ادامه دهد و مرشایمر در این باب می‌گوید رقابت و تنش میان آمریکا و چین اجتناب ناپذیر است و این وضعیت را می‌توان همان تراژدی سیاست قدرت‌های بزرگ دانست مثل رقابت در جنگ سرد که میان بلوک شرق و غرب بوده است.

خسروی یادآور می‌شود: پیشی گرفتن چین از آمریکا یک امر حتمی و قطعی نیست و عوامل سیاسی و بحران بین‌المللی ممکن است چین را در این رقابت تنگاتنگ را با تأخیر روبه‌رو کند، بر این اساس می‌توان پیش بینی کرد حضور دونالد ترامپ را باید آغاز جنگ تجاری علیه دولت چین دانست که ممکن است اهداف اقتصادی چین در ایجاد کمربند اقتصادی را با چالش روبه‌رو کند.

به گزارش سرمایه ایرانی، اروپا پس از جنگ جهانی دوم ظرفیت نقش‌آفرینیِ مستقل و جریان‌ساز در سطح کلانِ سیاست و اقتصاد بین‌الملل را از دست داد و خود را در مدار آمریکا تعریف کرد. برخی تلاش‌های ظاهری و کم‌رمق هم که طی دهه‌های گذشته از سوی دول اروپایی برای اتخاذ مواضع مستقل و خروج از سایه سنگین آمریکا صورت گرفته، همگی به شکست‌های ناامیدکننده‌ای انجامیده است که نمونه جنگ عراق و مذاکرات برجام ازجمله آن‌هاست. از همین اقتصاددانان هیچ وزن خاصی برای اروپا در آینده معادلات قدرت جهانی قائل نیستند و سرنوشت جهان را در مثلثی با اضلاع آمریکا، روسیه و چین تعریف می‌کنند.

درنتیجه، تغییر در الگوی توزیع قدرت جهانی و گذار تدریجیِ آن به سمت شرق و ظهور الگوهای حکمرانی آسیایی به‌عنوان رقیبی جدی برای الگوهای غربی موضوعی است که مدت‌هاست تحلیلگران روابط بین‌الملل درباره آن سخن می‌گویند و چشم‌انداز آینده نظام جهانی را با آن ترسیم می‌کنند. فهم دقیق این گذارِ قدرت و ابعاد و پیامدهای آن سپس تعریف درست جایگاه جمهوری اسلامی ایران در این فرایند، باید به دقت مدنظر تصمیم‌سازان کشور در سطوح عالی باشد تا مشخص شود که مهره ما در صفحه شطرنج نوپدید جهان در کجا قرار می‌گیرد.

منبع خبر : ایمنا

امتیاز به خبر
خروج از نسخه موبایل