بازار سهام ایران در هفتههای اخیر با تشدید نوسانات منفی مواجه شده و شاخص کل بورس بار دیگر در مرز از دست دادن کانال ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار واحدی قرار گرفته است. نبود تقاضای مؤثر در بازار، افزایش ریسکهای سیستماتیک ناشی از برکناری وزیر اقتصاد، و ابهامات پیرامون متغیرهای کلان اقتصادی، فضای معاملات را به شدت تحت تأثیر قرار داده است.
۴ عامل فشار اصلی بر تالار شیشهای
۱. ابهام در مدیریت وزارت اقتصاد: استیضاح وزیر اقتصاد پیشین و تأخیر در معرفی جانشین، ثبات سیاستهای اقتصادی را زیر سؤال برده است.
۲. اخبار ضدونقیض برجامی: نبود قطعیت در مذاکرات بینالمللی، بازار را به عرصه حدسوگمان تبدیل کرده است.
۳. نرخ سود بالای اوراق: جذابیت سود ۳۰ درصدی اوراق دولتی، رقابت سنگینی با بازدهی سهام ایجاد کرده است.
۴. تحریمها و کاهش صادرات نفت: کاهش خرید نفت چین و تداوم فشارهای بینالمللی، چشمانداز شرکتهای صادراتمحور را تیره کرده است.
نقطه امیدواری: ارزندگی بیسابقه سهام با P/E زیر ۷
با وجود فضای منفی حاکم بر بازار، دادههای بنیادی از ارزندگی تاریخی سهام خبر میدهند. نسبت قیمت به سود (P/E) شاخص کل به زیر ۷ رسیده که نشاندهنده فرصت کمنظیر برای سرمایهگذاری بلندمدت است. از سوی دیگر، رشد نرخ ارز توافقی به ۶۸ هزار تومان، سودآوری شرکتهای صادراتمحور مانند پتروشیمیها و فلزات اساسی را تا پایان سال ۱۴۰۳ به شدت بهبود خواهد بخشید.
تأثیر بازی تعرفهای ترامپ بر بازارهای جهانی
تصمیم اخیر دولت آمریکا برای توقف موقت تعرفه ۲۵ درصدی بر واردات از مکزیک و کانادا، رشد قیمت فلزات غیرآهنی در بازارهای جهانی را متوقف کرد. با این حال، آغاز فصل ساختوساز در چین میتواند تقاضا برای محصولات زنجیره فولاد را افزایش دهد. این تحولات، اگرچه تأثیر مستقیمی بر بورس تهران ندارد، اما نشاندهنده حساسیت بازارها به تصمیمات ژئوپلیتیک است.
سهام ارزنده اما پر ریسک
تا زمانی که شفافیت در مدیریت اقتصادی، روند مذاکرات برجامی، و ثبات نرخ ارز ایجاد نشود، انتظار بهبود پایدار در بازار سهام دور از ذهن خواهد بود. با این حال، ارزندگی سهام و پتانسیل رشد شرکتهای صادراتمحور، فرصتی طلایی برای سرمایهگذاران صبور فراهم کرده است.