به گزارش خبرگزاری سرمایه ایرانی؛ مجیری، کارشناسی ارشد مهندسی صنایع دانشگاه علم و صنعت و دبیر سابق تشکل جامعه اسلامی دانشجویان در یادداشتی نوشت:
«۱- باید توجه کنیم شیفت بیشتر از آنکه یک برنامه باشد، یک فهم و یک جهتگیری است. جهتگیری مبتنی بر خلق ارزش افزوده و جلوگیری از خام فروشی.
۲- آنچه اکنون از برنامه شیفت به ذهن متبادر میشود، نظامهای متمرکز برنامه ریز است که شبیه نظامهای اقتصادی سوسیالیستی هستند و بارها چه در جهان و چه در ایران ناکارآمدی خود را نشان دادهاند.
باید بپذیریم ما نمیتوانیم همه زنجیرههای ارزش در کشور را برنامهریزی کنیم و به هیچ وجه نیازی هم به این کار نیست. زیرا مسئله خام فروشی در کشور ما به دلیل عدم برنامهریزی برای زنجیره ارزشها نیست که بخواهیم آن را با برنامهریزی حل کنیم؛ بلکه علت خامفروشی عدم توجه به صنعت و فناوری یا توسعهنیافتگی صنعتی است. کشورهای توسعه یافته که به کشورهای صنعتی مشهورند، برای تکمیل و ارتقا زنجیرههای ارزش خود “طرح شیفت” نداشتند و به برنامهریزی زنجیرههای ارزش با انواع و اقسام تکنیکهای ریاضی و قانونی نپرداختند؛ بلکه آنها سعی کردند صنعتی و یا فناورانه شوند و ماحصل این صنعت، ارتقا خود به خودی زنجیرههای ارزش بود.
به عنوان نمونه در صنعت نساجی، نیاز نیست ما یک برنامهریزی برای کل زنجیره داشته باشیم؛ ما اگر خود، سازنده خطوط تولید و ماشین آلات نساجی در کشور بودیم، آن موقع زنجیره ارزش نساجی هم تکمیل میشد و ما خود به خود خام فروش پلیاستر نبودیم.
۳- هسته طرح شیفت که همان فرآوری و جلوگیری از خام فروشی است، مسئله جدیدی در کشور نیست و از همان ابتدا دغدغه اقتصاددانان و بعضی مدیران بوده است؛ گرچه در مواقعی به آن بی توجهی شده است. راه حلهایی هم برای آن پیشنهاد شده است. برای مثال توسعه صنعتی و اسناد آن، یا توسعه پارکهای علم و فناوری و توجه به دانشبنیانها همگی از این سنخ هستند و برای جلوگیری از خام فروشی و ارتقا کشور در زنجیرههای ارزش جهانی و منطقهای بودهاند.
یعنی این مسئله روز کشور بوده است. البته شما آن را به طور جدیدی “چارچوب بندی” کردهاید و از “عینک جدیدی” به این مسئله نگاه کردید؛ اما بنا نیست با همین عینک جدید هم به حل این مسئله بپردازید! بنا نیست با همین عینک زنجیره ارزش، مسئله کشور را حل کنید.
همچون تحقیقات دانشگاهی که بخشی تحت عنوان پیشینه پژوهش یا مرور ادبیات دارند، شیفت باید دقیقتر به پیشینه کارها و برنامههای انجام شده در کشور در زمینه جلوگیری از خام فروشی بپردازد؛ تا هم علل عدم تحققها را بفهمد و هم با ادبیات موضوع و طرحهای پیشنهادی آشنا شود و در آن صورت بهتر میتوان برنامهریزی کرد.
برای مثال اقتصاد دانش بنیان نیز طرحی جهت جلوگیری از خامفروشی بوده است، اما اگر تا امروز چندان موفق نبوده دلیل آن چه بوده است؟ پس باید یک آسیب شناسی از آنچه در کشور گذشته داشته باشیم و با چشمی باز این مسئله را پیگیری کنیم.
۴- طرح شیفت، طرح کل اقتصاد ایران است و لذا نمیتواند برنامه باشد! شیفت یک فهم بدیع و عینک جدید و یک جهتگیری است سعی نکنید آن را برنامه کنید!
ما نمیتوانیم برای تک تک بخشها اعم از اقتصاد کلان و انرژی و حملونقل و صنعت و کشاورزی و معدن و نساجی که طیف وسیعی از وزارتخانهها و سازمانها و بخش خصوصی و آحاد مردم را درگیر میکند برنامهریزی کنیم! اصلاً چنین چیزی ممکن نیست! همانطور که گفته شد این بیشتر شبیه به نظامهای سوسیالیستی خواهد شد.
۵- یکبحث مبنایی در شیفت نیاز است که راه اصلاح خام فروشی در کشور و اصلاح اقتصاد و اجرای شیفت چیست؟ پیشفرض طرح شیفت چند قانون گذاری و برنامه نوشتن و یا بعضی مدلسازیهای ریاضی است، اما راه اصلاح کشور به این طریق نیست.
ما خیلی اوقات در حل مسائل کشور دچار سادهانگاریها میشویم و گمان میکنیم با برنامه نوشتنها و چند قانونگذاری میتوانیم کشور را به سمت و سوی مورد نظر خود سوق بدهیم. برنامههای توسعه، مثال خوبی از این قضیه هستند. اسناد توسعه صنعتی نیز همینطور. طرحهای نوآوری و توسعه فناوری و دانش بنیان نیز همینطور. چرا ما عیبیابی نمیکنیم که چرا برنامهها اجرا نمیشوند و دوباره میخواهیم سریع یک برنامه دیگر بنویسیم؟!»
منبع خبر : ایمنا