لزوم اتصال صنایعدستی به ادبیات توسعه / شهر جهانی امتیاز نیست بلکه مسئولیت است
به گزارش پایگاه خبری سرمایه ایرانی، صنایعدستی handicraft حاصل فکر، عمل، ابتکار و خلاقیت مردم یک کشور است و همین باعث توجه بیشتر به اهمیت صنایعدستی میشود همچنین و با ویژگیهای ارزشمند خود ازجمله تولیدات غیر وابستهای است که نیاز به حمایتی مبتنی بر شناخت کامل ارزشهای اختصاصی آن دارد تا بتواند بهعنوان یکی از ستونهای استقلال اقتصادی مطرح شود. صنایعدستی درگذشته جایگاه و اهمیت ویژهای در ایجاد اشتغال، افزایش درآمد، صرفهجویی ارزی، افزایش تولید و درآمد ملی داشته است. به باور کارشناسان و برنامه ریزان اهمیت صنایعدستی نهتنها به دلیل درآمدزایی آن نیست بلکه به لحاظ حفظ ارزشها، اصالتها و خواستگاه فرهنگی و هنری بایدموردتوجه باشد.
از طرفی ایران، بهعنوان یکی از کشورهایی که تاریخی بسیار قدیمی و فرهنگی بزرگ دارد، دارای صنایعدستی بسیار متنوعی است. این صنایع شامل دست بافتههای سنتی مثل قالیبافی، گلیمبافی، گبهبافی و همینطور دیگر هنرها مثل کاشیکاری، منبتکاری، میناکاری، جعبهسازی، مسکاری، نقاشی روی شیشه، محصولات چرمی، تندیس و کتیبه میشوند.
هر یک از این صنایعدستی، دارای تکنیکها، نقشها و طرحهای منحصربهفردی است که نشاندهنده هنر و ذوق هنرمندان ایرانی است. صنایعدستی ایران، همچنین، در سالهای اخیر بهعنوان یک منبع درآمدزایی و صادراتی برجسته در کشور تلقی میشوند.
صنایعدستی در ایران یک تاریخچه بسیار قدیمی و باارزش دارند. این صنایع نمادهایی از هنر، فرهنگ و هویت ایرانی هستند و با تنوع و غنایش خود، جایگاهی منحصربهفرد در صنعت هنر و صنایعدستی جهان دارند. هنرمندان و صنعتگران ایران در طول سالها توانستهاند با استفاده از تکنیکهای خاص و استفاده از مواد مرغوب، آثاری شگفتانگیز را خلق کنند که بهعنوان نمونههای برجسته هنر و صنایعدستی جهانی شناخته میشوند.
همچنین صنایعدستی ایران با داشتن تاریخچهی غنی و ارزشمند، توجه جامعه بینالمللی را به خود جلب کردهاند. آثار صنایعدستی ایران در نمایشگاهها و رویدادهای بینالمللی بهعنوان نمونههای برجسته هنری موردتوجه قرار میگیرند. همچنین، صنایعدستی ایران بهعنوان یکی از عوامل ترغیبکننده گردشگری، جذابیت زیادی برای گردشگران خارجی دارند و تبلیغ و ترویج این صنایع، توسعه صنعت گردشگری کشور را تسهیل میکند. با توجه به این ظرفیتها شاهد هستیم که رویکرد شهر خلاق صنایعدستی و شهر جهانی صنایعدستی بهعنوان رویکرد نو در دهه اخیر همگام با جوامع بینالمللی در حوزه صنایعدستی کشور مطرح است و بسیاری از شهرهای کشور این عناوین را کسب کردهاند که اصفهان بهعنوان دو شهر جهانی صنایعدستی در کشور ثبت و در کنار آن بهعنوان شهر خلاق صنایعدستی سالهاست در حوزه صنایعدستی خلاق فعالیت میکند اما این پرسش مطرح است که این دو عنوان چه دستاوردهایی را برای شهر اصفهان داشته است و چه موانعی بر سر مسیر شهر جهانی و شهر خلاق صنایعدستی در این شهر وجود دارد؟
ازاینرو خبرگزاری سرمایه ایرانی با برگزاری میزگرد تخصصی تحت عنوان «موانع و فرصتهای پیش روی شهر جهانی و شهر خلاق صنایعدستی در اصفهان» که با حضور مریم جلالی، معاون صنایعدستی و هنرهای سنتی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، سید محمدصادق سجادزاده، معاون فرهنگی و هنری سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان، علیرضا ایزدی، مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان، مجدالدین تاج رئیس اتحادیه صنایعدستی استان اصفهان، مهدی دوازدهامامی، مدیر گروه صنایعدستی دانشگاه هنر اصفهان و مهدی تمیزی، هنرمند و صاحبنظر هنری، به بررسی این محورها پرداخت که مشروح مباحث مطرحشده را ازنظر میگذرانید.
عنوان شهر جهانی بیشتر از اینکه امتیاز باشد یک مسئولیت است
مریم جلالی، معاون صنایعدستی و هنرهای سنتی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی اظهار کرد: ثبت یک شهر در یک فهرست جهانی بیشتر از اینکه امتیاز باشد یک مسئولیت است، درواقع هرچقدر ما بتوانیم از این امکان برای معرفی خودمان و توسعه و بهبود زنجیرههای ارزشیمان استفاده کنیم، توانستهایم در راستای مسئولیتمان در حوزه جهانیشدن گامی مؤثر برداریم، محقق شدن این مهم به نگاه متولیان فرهنگی و حوزههای که سیاستگذاری و عملیاتی اقدام میکنند، برمیگردد.
وی افزود: شهر اصفهان با آن ضربالمثل قدیمی (اصفهان، نصف جهان) از حیث ظرفیت جهانی مطرح بوده یعنی اینکه ثبتشدن در شورای جهانی و یا یک کنوانسیون بینالمللی و یا آن را به رسمیت شناختن، دال بر ایجاد ظرفیت تازهای نیست، زیرا اصفهان این ظرفیتها را از گذشته تاکنون داشته است، بلکه این عنوان امکانی را ایجاد میکند که متولیان و حکمرانی شهری توجه ویژهای به رویکردهای توسعه شهر مبتنی بر جهانیشدن و اتصال به شاخصهای جهانی داشته باشند.
معاون صنایعدستی و هنرهای سنتی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی: من فکر میکنم حوزه صنایعدستی اصفهان به خاطر اینکه این شهر مهد هنرهای سنتی و صنایعدستی کشور برای همیشه بوده است به این توجه احتیاج دارد، که هماکنون این ظرفیت است که متصل به ادبیات توسعه شود یعنی در حوزههای معیشت، اشتغال، صادرات و ارزشآفرینی ما باید جهانی فکر کنیم، صرف اینکه ما یک مضاف علیهای و یا صفتی کنار اسم شهرمان به نام شهر جهانی قرار بگیرد، این عنوان امکاناتی برای آن شهر فراهم نمیآورد و فقط مسئولیت آن شهر را زیادتر میکند و این مسئولیت بر اساس نگاهی که حکمرانی و سیاستگذاری شهری دارد در حوزههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی متجلی میشود. بهعنوانمثال اصفهان در حوزه ادبیات، گردشگری، انسجام اجتماعی، عرق ملی و عزتنفس عمومی ظرفیت دارد که این موارد درروند جهانیشدن کمک میکند اما نکتهای که باید مدنظر داشت این است که ما از این جهانیشدن به چه میزان بهرهبرداری میکنیم؟
وی ادامه داد: به نظر من همه کم و کاستی در حوزه جهانیشدن در بهرهبرداری ماست نه در ظرفیتی که شهر جهانی برای خودش دارد. شهر دارای ماهیتی است که بر اساس آن جهانی میشود حال باید آن تز و سنتز به یک آنتیتزی منجر شود. خوشبختانه استاندار اصفهان، شهردار و مدیریت شهری اصفهان اهتمام و توجه ویژهای به بهرهبرداری درست از ظرفیت شهر جهانی دارند.
جلالی گفت: علل جاماندگی که در حوزه صنایعدستی با آن روبهرو هستیم، این است که صنایعدستی ما بیشتر حوزه فرهنگی را پوشش میدهد و مؤلفههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بر آن تاکنون طبقهبندی نشده است و در کنار آن شاهد بهروزرسانی کسبوکار در این حوزه نیستم و مهمتر از همه ما صنایعدستی را در یک هالهای از تقدس نگهداشتهایم که همین امر باعث شده صنایعدستی به حوزه تزئینی سوق پیدا کند.
وی ادامه داد: حوزه کاربردی، بهروز شدن، آئینه فردای ما بودن، مبتنی بر میراث فرهنگی و ریشههای سنتی ما موردنیاز است تا جهانی شود. جهانیشدن یعنی شاخصهای جهانی را کسب کردن، یعنی متصل شدن به میل و سلیقه بازار جهانی، یعنی با حفظ تمایزها بتوانیم در حوزه جهانی حرفی برای گفتن داشته باشیم و در یک اقتصاد هویت بنیان مبتنی بر قدرت نرم یعنی دیپلماسی مبتنی بر قدرت نرم بتوانیم در حوزه جهانی نقشآفرینی کنیم به همین خاطر مجدد تأکید میکنم، شهر جهانی امتیاز نیست، بلکه یک مسئولیت است.
اشتباه هنرمند خطاب کردن به تمام فعالین حوزه صنایعدستی
مهدی تمیزی، هنرمند و صاحبنظر هنری اظهار کرد: یکی از ایرادهای ما در جامعه ایرانی این است که همه افرادی که در حوزه صنایعدستی فعالیت میکنند، هنرمندان خطاب میکنیم که این کار اشتباه است. بسیاری از افراد جامعه صنایعدستی هنرمند نیستند بلکه استادکار هستند. هنرمند بهغیر از بال تکنیک یک بال دیگر به نام خلاقیت دارد، که متأسفانه بسیاری از اهالی جامعه صنایعدستی این بال را ندارند و این واژه هنرمند اطلاق کردن ایجاد توهم برای این افراد و مسئولین کرده است و به نظر بنده اینیکی از ساحتهایی است که اجازه رشد به صنایعدستی کشور ما نمیدهد، چون فرد خود را هنرمند میداند.
وی ادامه داد: گفته میشود اصفهان، نصف جهان است، اما بنده به این عبارت اعتقاد کامل ندارم و همانطور که یکی از سیاحان گفته: «اصفهانیها شهرشان را نصف جهان میدانند درحالیکه دنیا را ندیدهاند» نیاز است که شناخت کافی و درست نسبت به حوزههای فرهنگی و هنری جهان داشته باشیم. اینگونه تعابیر برای جامعه فرهنگی بیماری ایجاد میکند، یعنی تا زمانی که ما دنیا را نبینیم وندانیم در دنیا چه خبر است؟ و اینکه اطلاع نداشته باشیم ملیله در کشور چین چگونه رشد کرده و چه عظمتی در دوره مینگ دارد؟ یا در آفریقا و مراکش ملیله به چه روش کار میشود؟ ملیله کار اصفهانی خودش را سلطان میداند و هیچوقت حاضر نیست خودش را اصلاح کند.
لزوم همگام و همسو حرکت کردن فعالین حوزه صنایعدستی با روند جهانی
این هنرمند و صاحبنظر هنری تأکید کرد: جامعه فرهنگی خوب میداند که فرهنگ یک ساحت امر کردنی نیست، به همین دلیل با توجه به اینکه من در حوزه فرهنگ و هنر ۲۰ سال در حال فعالیت هستم به این نتیجه دستیافتم که باید بیخیال متولیان و مسئولین شد، یعنی تا زمانی که جامعه هنری ما در حقیقت دستش جلوی مسئولین دراز است، هیچوقت نمیتواند رشد پیدا بکند. جامعه هنری باید به خود اکتفا بکند باید اطلاع داشته باشد در حوزه بستهبندی چه اتفاقی در حال رخ دادن است و محصول خود را در میدان امام در یک پاکت با طرح ایموجی قرار نداده و به یک گردشگر خارجی ارائه ندهد.
وی گفت: جامعه هنری باید به دنبال کاربردی کردن صنایعدستی خود باشد، پدران ما اگر قطعات صنایعدستی میساختند آن را کاربردی میکردند درصورتیکه امروز صنایعدستی فقط بازتولید میشوند، افرادی همچون دکتر هوشیار در پایتخت چندین مسابقه در حوزه صنایعدستی خلاق برگزار کردند که منجر به وجود آمدن آثاری شد که در حقیقت امروزه میتواند کاربری داشته باشد.
تمیزی اضافه کرد: هنرمند باید بداند ارتباطات بینالمللی چگونه است، از شناخت فرهنگها تا نمادها باید اطلاع داشته باشد، توسط برخی دستگاه متولی وقت مینیاتوریستی از اصفهان به کشور چین اعزام شد، آنجا یکی از مینیاتورها فرد به نمایش گذاشتهشد که درآن شیری بر پس گردن اژدهایی پریده بوده است، این مینیاتور ازلحاظ فرهنگ اسطورهای خودمان مشکلی نداشت، اما بافرهنگ اسطورهای چین در مغایرت و ضد بود و همین امر باعث ایجاد دعوای بزرگی بین مسئولین فرهنگی دو کشور شد، زیرا نه مسئولین و نه هنرمندان ما از نماد شناسی اطلاع ندارند.
دچار انقطاع فرهنگی و هنری در حوزه ذائقه سازی برای کودک و نوجوان هستیم
سید محمدصادق سجادزاده، معاون فرهنگی و هنری سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان اظهار کرد: ما دچار یک انقطاع فرهنگی و هنری در حوزه ذائقه سازی برای کودک و نوجوان هستیم بدین معنا که بخشی از نسل آینده میراثدار این فرهنگ و هنر هستند، بهطور اساسی درکی از این فرهنگ، هنر، میراث و سابقه ندارند که دلیل عمده آن به رسانههایی که پیرامون کودک و نوجوان فعالیت میکنند، برمیگردد. کودکان و نوجوانان عصر امروز بهطور اساسی درکی از هنر مینا، تنوع رنگ آن، درکی از هنر قلمکاری، خاتمکاری و معماری ندارند و به نظرم این فقدان شناخت و این انقطاع جدی ذائقه فرهنگی و هنری در آینده ما را دچار مشکل میکند. جای سیستم آموزشی و رسانهها در حوزه صنایعدستی قابلاعتنا است و به هر ترتیب مسئله جدی ما را در آینده ذائقه هنری شاید متفاوت بکند.
وی افزود: به نظر میرسد امروز مسئله حوزه صنایعدستی بیش از اینکه نگاه جدی و آمیخته بازندگی روزمره مردم باشد، یک نگاه فانتزی، لوکس، زینت و مجالسی است، بدین معنا که ما هم مثل بقیه دنیا صنایعدستی داریم اما این صنایعدستی در زندگی روزمره ما نیست یعنی صنایعدستی در قندان، پارچ آب روی میز، تزئین اتاق، سفره نان، پوشش، سردخانههای ما نیست. این فقدان و نبود آمیختگی صنایعدستی با عرصه عمومی زندگی که درگذشته بدین نحو نبود، باعث شده که صنایعدستی امروز در کشورمان کارکرد لوکس و موزهای به خود بگیرد.
معاون فرهنگی و هنری سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان تصریح کرد: به نظر من اگر وضعیت صنایعدستی کشور را بخواهیم با نگاه هرم مازلو بررسی کنیم، وضعیت اقتصادی و معیشتی، حجم بالای استرسهای روزمره مردم، همه این موارد در مجموع دستبهدست یکدیگر میدهند تا نوع نگاه عمومی و بهویژه حوزه سیاستگذار صنایعدستی را معطوف به نگاه لوکس به صنایعدستی بکند به همین علت درنهایت باعث میشود وضعیت اقتصاد هنر دچار اختلال میشود، یعنی وقتی صنایعدستی تبدیل به یک کالای گران میشود و در دسترس عمومی هم نیست و به تعبیر بالاتر، مردم توان خرید کالای درجهیک هنری را ندارند بهتدریج صنایعدستی از سبد زندگی مردم حذف میشود و به کالای لوکس تبدیل میشودطلیعهای که اقتصاد فرهنگ و هنر بهویژه صنایعدستی دچار آن است، به نظر من تا زمانی که ما در این چرخه هستیم، از این وضعیت عبور نخواهیم کرد.
شهر جهانی صنایعدستی وامدار اصفهان است
علیرضا ایزدی، مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان اظهار کرد: برخی افرادی که در حوزه صنایعدستی فعالیت میکنند به دنبال این هستند که دولت چه میخواهد برای آنها بکند، درصورتیکه بسیاری استادان مطرح صنایعدستی نگاهشان این نبوده که دولت برای آنها چه بسترهایی را فراهم میکند؟ صاحبنظران و افراد برجستهای که در حوزه صنایعدستی فعالیت میکنند، هیچوقت خودشان را با اما و اگرهای دولتی گره نزدهاند.
وی افزود: چه اصفهان شهر خلاق و یا شهر جهانی صنایعدستی باشد یا نباشد به نظر من اصفهان به این عناوین معنی بخشیده است، این شهر بستر سختافزاری که دارد معنی بخش هویت نیست، بلکه این افراد هستند به آن هویت دادهاند. عنوان شهر جهانی و یا شهر خلاق صنایعدستی، قرار نیست که اتفاقی در آن رقم بخورد بلکه مدرکی همچون سایر مدارک است و این هنر من مسئول و یا هنرمند است که بتواند با استفاده از این مدرک راههای ارتباطات و تقویت صنایعدستی با سایر شهرهای کشور و جهان را تقویت کند. شهر جهانی هویتش را از بسیاری از شهرها همچون اصفهان گرفته است، درواقع عنوان یا لگوی شهر جهانی از اصفهان وامدار است و به نظر من این وامداری بسیار خوب است زیرا باعث میشود که این عنوان از اصفهان و هنرمندان آن مددی بطلبد.
علیرضا ایزدی، مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان تصریح کرد: گذر تاریخی را اگر از ابتدای شهرنشینی مرور کنیم درخواهیم یافت همه این گذر درآمیخته با صنایعدستی است و مهمتر از همه این گذرها کاربردی است. بعد از انقلاب صنعتی مقداری شکل صنایعدستی به سمت و سویی سوق دادهشده است و اتفاقاً خلاقیت درآمیخته با صنایعدستی شد.
وی تأکید کرد: من با اقدام اداره کل استاندارد که قرار است صنایعدستی را استانداردسازی کند، مخالف هستم، استانداردسازی یعنی چی؟ استانداردسازی در صنایعدستی یعنی قطعهسازی که این امر با ماهیت صنایعدستی در تضاد است درواقع با این اقدام نگاه به صنایعدستی را به سمت و سویی سوق میدهیم که برای آن چهارچوب تعریف شود، درصورتیکه اصلاً هنر چهارچوب پذیر نیست. اگر به صنایعدستی با رویکرد چهارچوب سازی بخواهیم نگاه کنیم، این نگاه اشتباه است زیرا تعریف استاندارد یعنی ایجاد محدودیت در خلاقیت و نوآوری که این امر با ماهیت صنایعدستی در تضاد است.
ایزدی گفت: من اعتقادم بر این است مکان تعالیبخش هنر اصفهان بوده است، اصفهان زیرساختهای لازم در حوزه صنایعدستی را دارد و باز تأکید میکنم خود هویتبخش شهر جهانی صنایعدستی است اما تنها نگرانی من در حوزه صنایعدستی اصفهان شکل آموزش آن است. شکل آموزش صنایعدستی بهگونهای شده است که آموزش یکرشته از صنایعدستی از دایره خانواده آن استاد مطرح صنایعدستی بیرون نمیرود و بهنوعی شاهد انحصارگرایی در آموزش برخی رشتههای صنایعدستی هستیم و از طرفی بسیاری از دانشگاهها و آموزشگاههای آزاد صنایعدستی آموزشها تئوریک است و حتی تجربههای ناموفقی در این زمینه همچون دانشگاههای علمی کاربردی داشتهایم که در مقطعی آموزش صنایعدستی داده و پس از مدتی این آموزشها متوقف میشود.
ادامه میزگرد روزهای آتی منتشر میشود.
تهیه و تنظیم: کورش دیباج، دبیر سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری سرمایه ایرانی
منبع خبر : ایمنا