چالشهای زیستمحیطی، از بحران جهانی تا واقعیتهای محلی
به گزارش پایگاه خبری سرمایه ایرانیاز تهران، طی دهههای اخیر جهان شاهد تغییراتی شگرف در اقلیم، منابع طبیعی و تعامل انسان با محیط زیست بوده است، تغییراتی که نه حاصل اتفاق، بلکه نتیجه سالها بهرهبرداری بیرویه از منابع طبیعی، مصرف افسارگسیختهی سوختهای فسیلی و بیاعتنایی به هشدارهای علمی است.
ایران بهعنوان بخشی از این منظومه جهانی، امروز با خشکسالیهای شدید، افت سطح سفرههای آب زیرزمینی، کاهش بارندگی و گسترش بیابانزایی روبهرو است که آیندهای خشک و ناپایدار را برای کشور ترسیم میکند، اما این بحران تنها یک رخداد طبیعی نیست، بلکه بازتاب مستقیم فعالیتهای انسانی است که به جای همزیستی با طبیعت، راه تقابل با آن را در پیش گرفتهاند.
در شرایطی که آمارها نشان میدهد متوسط دمای ایران بهطور بیسابقهای افزایش پیدا کرده و منابع آبی با سرعت نگرانکنندهای رو به کاهش است، اکنون زمان آن رسیده است تا این بحران نه بهعنوان یک مشکل منطقهای بلکه بهعنوان بخشی از چالش جهانی مورد بررسی و چارهاندیشی قرار گیرد.
جهان با چالشهای فزایندهای در حوزه منابع آبی روبهرو شده است، از کاهش بارندگی و افزایش دما گرفته تا افت شدید سطح آبهای زیرزمینی و بروز خشکسالیهای مکرر در مناطقی از کره زمین که شامل اقلیم ایران نیز میشود.
بعضی گمانهزنیها، این تغییرات را تحت تأثیر ساخت سد و افزایش دما در کشورها دانسته که منجر به بحران آبی شده است در حالی که کارشناسان معتقدند باید میان عوامل اقلیمی و اقدامات انسانی تمایز قائل شد.
راما حبیبی، مدیر دفتر حفاظت منابع شرکت آب منطقهای تهران به خبرنگار ایمنا میگوید: بیتعادلی اقلیمی و ساخت سد در کشورهای منطقه دو مقوله مجزا است، در زمینه سدسازی، باید توجه داشت که هر کشور بر اساس کنوانسیونها و پروتکلهای بینالمللی مربوط به آبهای مرزی، موظف به رعایت حقوق متقابل است.
وی میافزاید: مطابق این پروتکلها کشورهای همجوار باید بهصورت عادلانه و بر اساس توافقات، از منابع آبی مشترک بهرهبرداری کنند.
مدیر دفتر حفاظت منابع شرکت آب منطقهای تهران عنوان میکند: واقعیت این است که نمیتوان در مورد تغییرات اقلیمی و تأثیر آن بر الگوهای بارندگی با قطعیت اظهار نظر کرد، اگرچه شواهد و تحلیلهایی در این زمینه وجود دارد اما هنوز نمیتوان بهطور دقیق گفت که این تغییرات تا چه حد بر منابع آبی کشور تأثیر گذاشته است.
حبیبی تاکید میکند: در زمینه پروژه بارورسازی ابرها نیز باید گفت که این طرح در استان تهران در حال اجرا است و تاکنون نتایج بهنسبت مثبتی در افزایش بارشها داشته است، البته ارزیابی دقیق میزان تأثیر این پروژه کار سادهای نیست.
وی ادامه میدهد: نمیتوان با اطمینان گفت بارندگی حاصلشده تنها ناشی از عملیات بارورسازی بوده است یا اینکه ابرها بهطور طبیعی ظرفیت بارش داشتهاند، بنابراین تعیین سهم دقیق بارورسازی در افزایش بارندگی نیازمند تحلیلهای پیچیده و تخصصی است و ممکن است بهطور کامل قابل اندازهگیری نباشد.
مدیر دفتر حفاظت منابع شرکت آب منطقهای تهران میگوید: این پروژه طی سال جاری در حال اجرا است و سال گذشته نیز فعالیتهایی در این زمینه انجام شده بود، سال جاری مسئولیت اجرای آن را بر عهده گرفتهایم و میتوانیم پایان سال آبی و با جمعبندی دادهها، ارزیابی دقیقتری از میزان تأثیر آن ارائه دهیم.
حبیبی تاکید میکند: به امید خدا و با در اختیار داشتن گزارشهای تحلیلی دقیقتر، اطلاعات کاملتری در این زمینه ارائه خواهیم کرد.
جلوگیری از تغییرات اقلیمی نیازمند مدیریت منابع آب
احمد جلالیان، کارشناس محیط زیست با اشاره به وضعیت اقلیم ایران و ارتباط آن با مسائل زیستمحیطی به خبرنگار ایمنا میگوید: به طور قطع عوامل طبیعی و انسانی هر دو در تغییر اقلیم مؤثر هستند، برای نمونه ساخت سد و توسعه کشاورزی در اطراف سدها به کاهش آبهای زیرزمینی دامن میزند.
وی ادامه میدهد: این موضوع در پایین دست اثر بیشتری داشته است در حالی که برای کشورها تابع پروتکلهای بینالمللی مربوط به آبهای مرزی است و باید به بهرهبرداری منصفانه و همکاری دوجانبه میان کشورها توجه شود.
این کارشناس محیط زیست عنوان میکند: در تغییرات اقلیمی به عنوان یک پدیده جهانی عواملی همچون گرمایش زمین، تغییر الگوهای بارش و افزایش تبخیر آب به وجود میآید و نمیتوان نسبت به ساخت سدهای که منجر به افزایش تبخیر آب میشود بی توجه بود، البته اقدامات پیشگیرانه در این زمینه نیز وجود دارد که کشورها میتوانند از این طریق مانع تبخیر آب شوند.
جلالیان ادامه میدهد: وضعیت اقلیم ایران در دهههای اخیر روندی نگرانکننده داشته است، بر اساس دادههای منابع معتبر، میانگین دمای کشور از دهه ۱۳۴۰ تاکنون حدود دو درجه سانتیگراد افزایش پیدا کرده است و پیشبینی میشود این روند تا سال ۲۰۳۰ نیز ادامه پیدا کند، در همین حال میزان بارش سالانه در ایران طی دو دهه اخیر حدود ۲۰ تا ۳۵ درصد کاهش داشته است.
وی تاکید میکند: افزایش دما همچنین موجب افزایش تبخیر سالانه تا حدود ۲۷ میلیارد مترمکعب شده است که منابع آبی سطحی و زیرزمینی کشور را بهشدت تهدید میکند، کاهش رواناب در حوضههای مهمی همچون گاوخونی، کارون و کرخه نیز از دیگر پیامدهای این تغییرات است.
این کارشناس محیط زیست اضافه میکند: افزون بر این، تغییرات اقلیمی موجب نوسانات شدیدتر در بارشها شده که هم خشکسالیهای طولانیمدت و هم سیلابهای ناگهانی را افزایش داده است.
جلالیان درباره اقدامات مؤثری در رفع بحران خشکسالی در سالهای اخیر تصریح کرد: در پاسخ به این بحران، ایران پروژههایی برای بارورسازی ابرها را اجرا کرده که به نظر چندان موفق نبوده است، چراکه اجرای این پروژهها همیشه نتایج قطعی و مثبتی ندارد.
واقعیت این است که نمیتوان در مورد تغییرات اقلیمی و تأثیر آن بر الگوهای بارندگی با قطعیت اظهار نظر کرد، اگرچه شواهد و تحلیلهایی در این زمینه وجود دارد اما هنوز نمیتوان بهطور دقیق گفت که این تغییرات تا چه حد بر منابع آبی کشور تأثیر گذاشته است
وی عنوان میکند: هدف این پروژهها افزایش بارش در مناطق مستعد است و روش اجرای آن شامل استفاده از هواپیماها یا ژنراتورهای زمینی برای تزریق موادی همچون یدید نقره یا دیاکسید کربن منجمد به ابرها است، با این حال ارزیابی میزان تأثیر این روش با چالشهایی همراه است.
این کارشناس محیط زیست میافزاید: نمیتوان با قطعیت گفت که بارش حاصلشده تنها ناشی از عملیات بارورسازی بوده، چراکه ممکن است ابرها بهطور طبیعی نیز ظرفیت بارش داشته باشد.
جلالیان تاکید کرد: تحلیل از اثرگذاری پروژههای بارورسازی در این زمینه نیازمند دادههای بلندمدت و مدلسازی پیچیده است. برخی کارشناسان نیز معتقدند که تأثیر این روش در بهترین حالت حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد افزایش بارش خواهد بود.
وی اظهار میکند: بارورسازی ابرها میتواند بخشی از راهحل باشد، اما بههیچوجه نباید بهعنوان راهکار اصلی تلقی شود؛ راهکارهای کلان برای مقابله با بحران آب در ایران باید شامل مدیریت تقاضا، بازچرخانی آب، اصلاح الگوی مصرف، و همکاری منطقهای در مدیریت منابع مشترک باشد و تنها با در نظر گرفتن رویکردی جامع و پایدار میتوان به مقابله مؤثر با چالشهای اقلیمی و آبی کشور پرداخت.
این کارشناس محیط زیست تصریح میکند: بررسی اقلیم ایران نشان میدهد که این وضعیت ریشه در تغییرات اقلیمی جهانی، افزایش دما، کاهش بارش و الگوهای ناپایدار جوی دارد، در چنین شرایطی مدیریت پایدار منابع آب در ایران باید اجرا شود که نیازمند رویکردی جامع و شامل اصلاح الگوی مصرف، ارتقای بهرهوری، بازچرخانی آب، و تقویت همکاریهای منطقهای در بهرهبرداری از منابع مشترک است.
جلالیان اضافه میکند: تنها با چنین نگاهی میتوان به مقابلهای مؤثر و بلندمدت با بحران آبی کشور دست پیدا کرد و تابآوری اقلیمی ایران را افزایش داد.
به گزارش ایمنا، بدونتردید، برخورد علمی، آگاهانه و مسئولانه با این مسائل، تنها راهی است که میتواند مسیر آینده را از خشکی، بحران و ناامنی به سوی پایداری، تعادل و امید تغییر دهد.
منبع خبر : ایمنا