فرزاد جمشیدی از علت ممنوعالتصویریاش پرده برداشت
* بحث اینجاست که تا پیش از این، فلان مدیر شبکه ترجیح میداد از مجریای استفاده کند که کمتر بخواهد خود را هزینه کند! منظورم این است که نمیخواست خودش را، میزش را یا مسئولیتش را هزینه کند ولو اینکه مردم، مخاطبان و بینندگان تلویزیون چیز دیگری میخواستند.
* لکن در رویکرد جدید رئیس صداوسیما این دیدگاه وجود ندارد. بله، دیگر وجود ندارد. همین چند هفته قبل بود که از شبکه دوی سیما با بنده تماس گرفتند و گفتند مدیر تازهمنصوبشده این شبکه یعنی آقای حامد بامروتنژاد میخواهد شما را ببیند و با شما صحبت کند. قرارمان ساعت۹ بامداد بود، اما بنده از آنجا که هیچگاه با مدیران شبکههای تلویزیونی ارتباطی نداشتهام، وقتی به ساختمان شبکه دو وارد شدم نمیدانستم اتاق مدیر شبکه دو کجاست و عملا ۱۰دقیقه سرگردان بودم تا اتاق مدیر شبکه دو را پیدا کنم.
* چون همیشه روال بر این بود که یک تهیهکننده از بنده دعوت میکرد؛ من هم میرفتم مطالعه میکردم، کتاب میخواندم بعد هم برنامهام را اجرا میکردم و نیازی به التماس و درخواست نبود. خب البته در همه این سالها هم کسی مثل آقای بامروتنژاد، مروت به خرج نداده بود که بنده و امثال بنده را دعوت کرده و یک چای دستمان بدهد! مهم نیست… .
* حالا بنده از مدیران قبلی سیمای جمهوری اسلامی ایران سوال میکنم: فرزاد جمشیدی به آنتن زنده جمهوری اسلامی ایران بازگشت. اتفاقی افتاد؟ شما چرا این همت را به خرج نداده بودید؟ اگر این مجری فقط ۱۰درصد مخاطب داشت آیا همین ۱۰درصد، دغدغه شما نبودند؟ فرزاد جمشیدی به تلویزیون بازگشت و حقا و انصافا مردم هم بسیار خوب استقبال کردند. مردم که میگویم منظورم چند نفر کامنتگذار زیر یک پست اینستاگرامی نیست بلکه مردم، به معنای «جامعه هدفی» که یک شبکه برای خود تعریف میکند.
* من همه را بخشیدهام. بسیاری اذیتم کردند. حتی حرفها، اعمال و رفتارهای ناشایستی به من نسبت دادند و روزی خواهند فهمید، چند برابر آنچه نشر دادهاند، عذاب الهی برای خویش خریدهاند. از امروز و عاقبت خراب بسیاری از این افراد، مطلع هستم اما حتی به درد و رنج آنها که اذیتم کردهاند، راضی نیستم. من سالهاست در این دو بیت از گلستان سیمرغ سخن، سعدی (علیهالرحمه)، آشیان کرده و منزل گزیدهام:
ز هشیار عاقل نزیبد که دست / زند در گریبان نادان مست
هنرور چنین زندگانی کند / جفا بیند و مهربانی کند
منبع